سقوط بانک سیلیکونولی بزرگترین ورشکستگی در ایالات متحده از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ بوده است، البته با حوزه فعالیتی متفاوت نسبت به آن دوره. کمیته بانک تسویهحسابهای بینالمللی در سال ۲۰۱۸ نیز درباره سیستم مالی جهانی خاطرنشان کرد که در پی بحران بازارها، مدیران بر افزایش سرمایه بهعنوان عامل تعیینکننده ظرفیت بانکها در مقابله با شوکهای نامطلوب تأکید داشتند.
اکنون، بانکها به سرمایهای حدود ۱۰ برابر بیشتر از سال ۲۰۰۷ نیاز دارند و میزان بدهی آنها نیز کنترل شده است. بانکها باید از یک نسبت بدهی تبعیت کنند که مشخص میکند چه میزان سرمایه باید در برابر داراییهای خود نگهداری کنند. همچنین، قوانین جدید شامل الزامات سختگیرانهتری برای نظارت بر نقدینگی بانکها است.
یکی از مهمترین نتایج بحرانی که ۱۵ سال پیش بخش بانکی را فرا گرفت، ایجاد چارچوب بازل ۳ بود که هدف اصلی آن کاهش تنوع سرمایهگذاری بیش از حد در داراییها پرریسک است. این چارچوب در ماه ژانویه (دی) اجرایی شد و طی ۵ سال آینده به اجرا خواهد رسید.
با این حال، جان کوکرین (John Cochrane)، یکی از اعضای ارشد اندیشکده سیاستگذاری هوور در دانشگاه استنفورد بر این باور است که ساختار کلی سیستم مالی کنونی با این فرض که نهادهای نظارتی خطرات را شناسایی کرده به بانکها اجازه میدهد تا بدهی زیادی داشته باشند. او در آخرین یادداشت خود مینویسد:
ناامیدکننده است که چنین افراد خوبی در سیستمی کار میکنند، اما نمیتواند چیزی به این سادگی را تشخیص دهد. به هر حال، یک سبد سرمایهگذاری متشکل از اوراق بلندمدت خزانه امنترین حالت ممکن را دارد، مگر اینکه بانک از واریز پول نقد تأمین مالی شود. چرا نهادهای نظارتی ما بهدنبال امنترین داراییهای روی زمین هستند و باز هم شکست میخورند؟ اکنون، زمان شروع دوباره است.